سبز میشوم از میان مردانگی بی تکرارت
نرم میشوم در آغوش حرفهایت
که مثل همیشه تر و تازه و آرام است
مثل همیشه نمیشود خوابم نبرد به لای لای تو
رشد میکنم و جدا نمیشوم
پیچک وار میپیچم و سرسخت ریشه میدوانی در من
حریم امن تو منم و تمام دنیای منی انگار
تمام فصلهای منی....
تبلور خدایی در این بیکسی بیحس
تبلور نوری در این یلداهای ممتد
آرمان منی بر من
خادم توام هرجا
خادم توام هروقت
وجودم را چه پاک میکنی...
چه مردانه من خام را عاشق و خاک میکنی...
آرام و ساده ام مثل برکه ای بهاری
دلم مال توست
تنم خاک توست
آرزویم تویی
و
هر آنچه در سینه داری....
نظرات شما عزیزان: