بي اعتمادي
*وابستگان متقابل:
1-به خودشان اعتماد ندارند 2-به احساسشان اعتماد ندارند 3-به تصميمشان اعتماد ندارند 4-به ديگران اعتماد ندارند
خشم
*بسياري از وابستگان متقابل:
1-به شدت احساس خشم و آزردگي و ترس مي کنند 2- با کساني زندگي مي کنند که بسيار ترسو و آزرده و خشمگين هستند 3-از خشم خود مي ترسند
4-از خشم ديگران وحشت دارند 5-تصور مي کنند اگر بر ديگران خشم بگيرند، آنان را از طرف خود پراکنده مي کنند.
حد و مرزهاي متزلزل
*وابستگان متقابل:
1-مي گويند رفتارهاي ديگران را تحمل نمي کنند 2-عموماً با موضوع آن قدر کنار مي آيند که عاقبت، همه چيزهايي را که منکرش بودند بپذيرند 3-به ديگران اجازه مي دهند آنان را آزار دهند 4-به ديگران فرصت مي دهند به آزار خود ادامه دهند 5-با شکايت و ملامت کردن و تلاش براي کنترل اوضاع، همچنان در صحنه باقي مي مانند.
ارتباط سست
*وابستگان متقابل اغلب:
1-ملامت مي کنند 2-تهديد مي کنند 3- زور مي گويند 4-التماس مي کنند 5- باج مي دهند
وابستگي متقابل
*بسياري از وابستگان متقابل:
1-با خود احساس رضايت و آرامش و شادماني نمي کنند
2-خارج از حيطه زندگي شان به دنبال خوشبختي مي گردند
3-خود را به هر کس يا هر چيزي که تصور کنند قادر است موجبات رضايت آنان را فراهم آورد، آويزان مي کنند
4-اگر کسي يا چيزي را از دست بدهند که موجب رضايت آنان مي شده، به شدت احساس ناامني مي کنند
5-احساس مي کنند از پدر و مادر خود عشق و تاييد نديده اند
6-.........
نظرات شما عزیزان: